تابآوری سازمانی: از بقا تا مزیت رقابتی در اقتصادی پیشبینیناپذیر
یادداشت ، شیلا حاجیلری مدیرمسئول پایگاه خبری اقتصاد هیرکان : در اقتصادی که حتی تخمین وضعیت فردا هم سخت است موفقیت یک شرکت دیگر فقط به سرمایه یا فناوری گره نخورده است بلکه به تابآوری بستگی دارد. شاید این واژه در نگاه اول صرفاً تحمل شرایط سخت را تداعی کند اما در عمل خیلی فراتر از این حرفهاست. سازمانهایی که تابآورند هنگام فراز و نشیبهای بازار بیحرکت نمی مانند تا آسیب ببینند آنها میچرخند، ولی مسیر اصلی خود را از دست نمیدهند.
امروز ثبات اقتصادی(اگر بتوان آن را یافت) دیگر مزیت به شمار نمیرود بلکه یک استثنا نادر است. نوسانهای نرخ ارز، تحریمها، تغییرات فناوری و سیاستهای نامعلوم اغلب مدلهای سنتی کسبوکار را زمینگیر کردهاند. در چنین شریطی تابآوری دیگر یک شعار مدیریتی نیست بلکه زیربنایی برای ادامه ارزشآفرینی است. تابآوری یعنی ظرفیت سازمان برای پیشبینی انطباق و بازیابی از بحران، بدون اینکه مأموریت اصلیاش را رها کند. اما باور غلط این است که تابآوری یعنی فقط مقاومت در برابر فشار. در واقع تابآوری توان تبدیل چالش به فرصتی برای یادگیری و رشد است. یک سازمان تابآور از دل بیثباتی راهی تازه برای رسیدن به مزیت رقابتی میسازد.
در محیط اقتصادی شکننده، تابآوری نمیتواند صرفاً برنامهای پشتیبان برای روز مبادا باشد باید در قلب استراتژی کلان سازمان جای گیرد. سازمانی که بر پایه فرض ثبات بنا شده، با اولین شوک بازار فلج میشود. اما اگر فرآیند تصمیمگیری چابک و ساز وکار یادگیری مستمر وجود داشته باشد، سازمان میتواند بیآنکه فروبپاشد مسیر خود را عوض کند.
تابآوری در میدان عمل، یعنی:
* ساختار تصمیمگیری کوتاه و منعطف، نه متمرکز و سنگین.
* امکان جابهجایی مسیر درآمدی بدون آنکه استخوانبندی کسبوکار فرو بریزد.
* ثبت، تحلیل و استفاده از تجربه بحرانها در سیاستگذاریهای آینده.
* حفظ اعتماد کارکنان و ذینفعان حتی در فشارهای مالی یا سازمانی.
برای شرکتهای دانشبنیان، این مفهوم دوچندان حیاتی است. این شرکتها بر پایه دانش و خلاقیت سرمایه انسانی خودشان شکل میگیرند و در بازارهایی متغیر تنفس میکنند در نتیجه شکنندهتر به نظر میرسند. تابآوری در چنین فضای پرفرازونشیبی به این معناست که حتی در روزهایی که محیط بیرونی روی خوش نشان نمیدهد حرکت نوآوری همچنان ادامه پیدا کند. شرکتی که تابآور است، دانش کلیدی خود را مدون و توزیع میکند تا وابستگی به چند نفر محدود کمتر شود؛ مدلهای درآمدی جایگزین را از پیش طراحی میکند تا با تغییر سیاستها ضربه نخورد؛ از شکست پروژهها بهعنوان منبع بازنگری و اصلاح استفاده میکند و میداند تغییر مسیر فناورانه لزوماً نشانه ضعف نیست بلکه به بلوغ سازمان اشاره دارد.
گسترش تابآوری در سطح کلان به معنی قرار دادن آن در ردیف قابلیتهای راهبردی (Strategic Capability) است . این رویکرد فقط فلسفه مدیریت نیست بلکه باید در طراحی استراتژی، بودجهریزی، ساختار منابع انسانی و سازوکارهای تصمیمسازی هم نمود پیدا کند. در بسیاری از سازمانها تا بحرانی پیش نیاید، صحبت جدی از تابآوری در میان نیست. حال آنکه تابآوری با تصمیمهای مستمر و بهظاهر کوچک شکل میگیرد مانند تنوعبخشی به منابع، بازنگری مداوم ریسکها و سرمایهگذاری پیوسته در یادگیری سازمانی. در حقیقت تابآوری یعنی پیشقدم شدن در برابر بیثباتی، نه دنبالهروی از آن است.
سازمانی که تابآور است منتظر نمیماند تا بحران رخ دهد و بعد واکنش نشان دهد بلکه همواره در حال رصد محیط، تحلیل دادهها و بازتعریف مسیر خود است. سرانجام در اقتصادی که پیشبینیپذیریاش پایین آمده، تابآوری همانقدر اهمیت دارد که نقدینگی و سرمایه انسانی اهمیت دارند. این ویژگی به سازمان اجازه میدهد نهفقط دوام بیاورد بلکه از دل تکانهای بازار فرصتی برای مزیت بسازد. تابآوری دیگر یک سپر دفاعی نیست بلکه به هویت استراتژیک سازمانهای آیندهنگر تبدیل شده است و هنر حفظ مسیر در دل طوفان هاست
ارسال نظرات